از بازداشت بخاطر آقا مصطفی خمینی تا مدیریت حوزه علمیه مروی
حجت الاسلام والمسلمین رضا مطلبی تولیت مسجد و حوزه علمیه ابوذر از یک عمر کار و تلاش خود در کسوت روحانیت میگوید. در این مصاحبه سعی شده است با زندگی شخصی و دورا ن تحصیل و فعالیتهای انقلابی ایشان آشنا شویم ? به عنوان اولین سوال حاج آقا خودتان را معرفی بفرمایید و چه شد […]
حجت الاسلام والمسلمین رضا مطلبی تولیت مسجد و حوزه علمیه ابوذر از یک عمر کار و تلاش خود در کسوت روحانیت میگوید.
در این مصاحبه سعی شده است با زندگی شخصی و دورا ن تحصیل و فعالیتهای انقلابی ایشان آشنا شویم
? به عنوان اولین سوال حاج آقا خودتان را معرفی بفرمایید و چه شد وارد حوزه علمیه شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده رضا مطلبی در خانواده ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمدم پدرم بعدها به من می گفت :از خدا خواستم اگر صاحب فرزند پسر شوم او را به حوزه علمیه خواهم فرستاد لذا بنده در حدود سن۲۰ سالگی به حسب فرمایش پدر وعلاقه شخصی وارد حوزه علمیه اصفهان شدم
?ادامه تحصیل در قم
?بفرماید در حوزه علمیه قم در کدام مدرسه مشغول به تحصیل شدید؟
در شهر مقدس قم در ابتدا در مدرسه حاج ملا محمد صادق که حوزه معروفی بود مشغول به تحصیل شدم و بعد از آن به مدرسه حجتیه وارد شدم البته در گذشته دروس مثل حالا نظم و نظام مشخصی نداشت.
?شما بعد از مهاجرت به قم در درس کدام یک از اساتید شرکت می کردید؟
البته بنده تقریبا دروس معروف قم را در زمان طلبگی شرکت می کردم از جمله:
۱٫ ادبیات محضرحجت الاسلام آدینه وند
۲٫ منطق محضر حجت الاسلام رحمت الله فشارکی
۳٫ لمعه محضر آیت الله ستوده
۴٫اصول محضر آیت الله میرزادهاشم آملی لاریجانی
۵٫ کفایه محضر آیت الله سلطانی
۶٫ مکاسب محضر آیت الله فاضل لنکرانی
کسب فیض کردم
?دوران انقلاب و وقایع سال ۴۲ فیضیه
?حاج آقای مطلبی از چه زمانی فعالیت های انقلابی را آغاز کردید؟
از روز اول شروع نهضت کم و بیش در دوران های مختلف انقلاب بنده حضور داشتم بخصوص از زمانی که در خانه امام به روی مردم باز شد و هر روز عصر منزل امام بودیم و نماز را به امامت ایشان می خواندیم تا زمانی که امام دستگیر و به ترکیه تبعید شدند.
?بعد از تبعید مرحوم امام خمینی به قم مبارزات شما چگونه ادامه پیدا کرد؟
بعد از تبعید مرحوم امام به ترکیه ، جلسات روشنگری ما ادامه داشت و در بین طلاب به تبین خواسته های امام می پرداختیم و معمولا شبهای چهارشنبه در مسجد بالاسر قم با دوستان طلبه دعای توسل می خواندم و به نام مبارک موسی بن جعفر می رسیدم چند خطی روضه می خواندم که(البته از این هم غرضی دنبال می کردم ) یک شب در وسط دعا ساواک بنده را دستگیر کرد و به شهربانی قم بردند و فردا آن روز با پیگیری های آقای سید محمد احسانی از طلاب قم بنده را آزاد کردند بعد از این دستگیری بنده در تظاهرات و مراسمات قم توسط ساواکی به نام رضاکوره تحت نظر بودم.
?از وقایع مهمی که در سال ۴۲ و حمله به فیضیه اتفاق افتاد برای ما بفرمایید؟
خاطرم هست در حدود سال ۴۲ چند روزی بیشتر به نوروز نمانده بود و با ایام شهادت امام صادق(ع) مصادف شده بود امام اعلام عزای عمومی کردند. در روز شهادت امام جعفر صادق آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه جلسه عزا به پا می کردند بنده در صبح شهادت منزل مرحوم امام بودم تقریبا بیت امام و کوچه های اطراف مملوء از جمعیت بود در اتاق کنار امام بودیم و امام به قصد تجدید وضو از اتاق می خواستند خارج شوند که یک نفر شعاری داد و امام برگشتند و یک کاغذ کوچک نوشتند و به آقای خلخالی دادند نزدیک به این تعبیر که امروز در خانه من کسی حق ندارد شعاری بدهد بنا بود در آن روز خانه امام را برهم بزنند ولی با این تدبیر مرحوم امام جلوی این قضیه گرفته شد .
بعد از ظهر همان روز به فیضیه رفتم وارد طبقه دوم مشرف به محل سخنرانی ایستادم در آن روز آقایان حجت الاسلام آل طاها و حجت الاسلام انصاری قمی منبر رفتند ناگهان دیدم گروهی با پرچم های خاصی که به دست داشتند و درحال شعار دادن به نفع شاه بودن وارد فیضیه شدند و طلاب را مورد ضرب و شتم قرار دادندو در آن روز یکی از دوستان من به نام حجت الاسلام سید یونس رودباری به شهادت رسیدند.
? سفرتبلیغی حج
?قبلا در برخی جلسات به رفاقت با شهید محلاتی اشاره کرده بودید از ایشان خاطره ای هم دارید؟
بله در آن زمان بنده با شهید محلاتی رفاقتی قدیمی داشتم تا جایی که ایشان بواسطه ممنوع الخروج بودن نتوانست به حج مشرف شوند بنده به جای ایشان به عنوان روحانی کاروان به سفر حج رفتم و البته این اولین سفر تبلیغی من در حج بود.
?مهاجرت به تهران
?حضرتعالی متولد اصفهان هستید و دوران تحصیل را در قم سپری کردید. چطور شد به تهران مهاجرت کردید؟
بعد از چند سال تحصیل و فعالیت انقلابی در قم تصمیم گرفتم برای ادامه فعالیت های سیاسی ضد نظام شاهنشاهی و تبلیغ به تهران عزیمت کنم لذا به بیت امام اعلام کردم اگر در تهران مسجدی باشد من اعلام آمادگی می کنم تا در آن جا به مردم خدمت کنم. یک روز حجت الاسلام توسلی که از دوستان بنده در بیت امام بودند من را خواستند و گفتند مسجدی در تهران برای فعالیتهای انقلابی و امام جماعت نیاز به یک روحانی دارد و من بدون هرگونه قید و شرطی پذیرفتم در حدود سال۵۴بنده توسط شهید محلاتی و مرحوم امام جمارانی در مسجد ابوذر منصوب شدم و قبل از رحلت حاج آقا مصطفی بود که بنده در تهران در مسجد ابوذر مشغول به فعالیت های تبلیغی و سیاسی شدم.
?نام آقا مصطفی خمینی (ره) را مطرح کردید عکس العمل شما نسبت به خبر شهادت ایشان چگونه بود؟
خبر آمد که حاج آقا مصطفی رحلت کرده است در آن زمان مراسم های معدودی در تهران برای آقا مصطفی برگزار شد بنده از ۳۳ نفر از امام جماعت ها برای برگزاری مجلس ختمی به مناسبت رحلت آقا مصطفی امضا گرفتم دوستان از منطقه ۱۷ تا منطقه۱۱ اعلامیه مجلس ترحیم آقا مصطفی را پخش کردند و به آن ها گفته بودم اگر مشکلی پیش آمد من را معرفی کنید در حدود نیمه شب شاید حدود ۲۰ نفر مامور به درب خانه ما آمدند و من را بازداشت کردند و به کلانتری ۱۱ بردند و بعد از آن به کمیته مشترک منتقل کردند
?اگر تمایل دارید از خاطرات بازداشت در کمیته مشترک دوران حضورتان در زندان اوین بفرمایید؟
البته مطالب زیاد است اما بنده در حدود ۴ ماه در انفرادی به سر بردم بازجوی من فردی به نام الهی بود که به من نسبت های مختلفی می داد مثلا می گفت شما اسلحه ها را از کجا آوردید که تماما دروغ بود. البته یک خاطره ای هم از فرد خبیث بازجوی معروف ساواک, منوچهری دارم یک روز باشکل و شمایل خاص با زیرپوش و عکس شاه بر روی سینه اش بود تعدادی اسلحه روی میز ریخت و به من می گفت این اسلحه ها را از کجا و چه کسی تهیه کردی؟ البته این مطالب صحت نداشت.بعد از ۴ ماه زندانی بودن در کمیته مشترک من را به اوین بردند و حدود ۱۸روز در سلول انفرادی بودم من نذر کردم که من را به بند ۱ ببرند چراکه بزرگان ما مثل آیت الله طالقانی و هاشمی و لاهوتی و… در این بند حضور داشتند و اتفاقا بنده را به همان بند ۱ منتقل کردند و از آنجا به طبقه بالای اتاق آیت الله منتظری و عزت شاهی و مرحوم طالقانی منتقل شدم و حدود ۷ یا ۸ ماه در اوین بودم.
?فعالیت در حزب جمهوری
?نظرتان در باره حزب جمهوری بفرمایید و چه شد وارد حزب شدید؟
به اعتقاد بنده حزب جمهوری اولین خدمت را به انقلاب کرده است و تشکل قوی بود بنده در دفتر حزب گاهی به خدمت مقام معظم رهبری می رسیدم تا این که شهید بهشتی من را خواستند و بعد از آن وارد دفتر حزب شدم و بعد از گفت و گو و تحلیل شرایط و اوضاع سیاسی مسئولیت واحد روحانیون حزب را به من سپردند و در کنار آن در دفتر مسجد ابوذر هم عضو گیری برای حزب جمهوری می کردم.
?فعالیت در جامعه روحانیت
?چه شد وارد جامعه روحانیت شدید؟
از قدیم با آقای ناطق نوری در مدرسه حجتیه دوست بودم ایشان پیشنهاد کردند که مطلبی خوب است عضو جامعه روحانیت شود و از آن زمان بنده عضو جامعه روحانیت مبارز هستم و در گذشته ساعاتی هم در روز در دفتر جامعه روحانیت حضور داشتم ولی الان صرفا در جلسات شرکت می کنم.
?سازمان تبلیغات
?از تاسیس سازمان تبلیغات بفرمایید و نحوه فعالیت شما در سازمان به چه صورت بود؟
در ابتدا شورای تبلیغات اسلامی توسط آیت الله امامی کاشانی و آیت الله مهدوی کنی شکل گرفت و بعد از آن ساختار و نام را به سازمان تبلیغات تغییر دادند. آقایان مسئولین یک روز من را خواستند و گفتند که سازمان تبلیغات تشکل گرفته است و از شما می خواهم با ما همکاری کنید بعد از آن جلسه بنده مسئول استان های سازمان تبلیغات شدم و تا سال ۷۹ مشغول به خدمت بودم بنده از سازمان تبلیغات حقوق دریافت نمی کردم چرا که این کار را وظیفه خودم می دانستم تا اواخر که حاج آقای صادقی رشاد به سازمان تبلیغات آمدند که ایشان حقوق بنده را روی میز کار من می گذاشتند و من دریافت می کردم.
?مدیریت حوزه علمیه مروی
?در سوابق کاری شما حدود ۱۰ سال مدیریت حوزه علمیه مروی وجود دارد از ورود به مدرسه مروی بفرمایید.
بعد از سازمان تبلیغات آیت الله مهدوی کنی من را خواستند و شرایط حوزه علمیه مروی و مدارس تابعه را برای من تبیین کردند و به نحوی مدیریت مدرسه مروی را به من امر کردند و بنده نیز اطاعت امر نمودم و تا ۱۰ سال مدیر حوزه علمیه مروی بودم و بنده از ایشان درخواست کردم تا مرا از بحث مدیریت حوزه معاف کند اما ایشان بنده را به عنوان قائم مقام تولیت منصوب کردند و در هفته ۳ روز صبح تا ظهر به امور مدرسه مروی رسیدگی می کردم
____
?بخش پایانی مصاحبه باحجت الاسلام والمسلمین رضا مطلبی تولیت مسجد و حوزه علمیه ابوذر
?سازمان تبلیغات
?از تاسیس سازمان تبلیغات بفرمایید و نحوه فعالیت شما در سازمان به چه صورت بود؟
در ابتدا شورای تبلیغات اسلامی توسط آیت الله امامی کاشانی و آیت الله مهدوی کنی شکل گرفت و بعد از آن ساختار و نام را به سازمان تبلیغات تغییر دادند. آقایان مسئولین یک روز من را خواستند و گفتند که سازمان تبلیغات تشکل گرفته است و از شما می خواهم با ما همکاری کنید بعد از آن جلسه بنده مسئول استان های سازمان تبلیغات شدم و تا سال ۷۹ مشغول به خدمت بودم بنده از سازمان تبلیغات حقوق دریافت نمی کردم چرا که این کار را وظیفه خودم می دانستم تا اواخر که حاج آقای صادقی رشاد به سازمان تبلیغات آمدند که ایشان حقوق بنده را روی میز کار من می گذاشتند و من دریافت می کردم.
?مدیریت حوزه علمیه مروی
?در سوابق کاری شما حدود ۱۰ سال مدیریت حوزه علمیه مروی وجود دارد از ورود به مدرسه مروی بفرمایید.
بعد از سازمان تبلیغات آیت الله مهدوی کنی من را خواستند و شرایط حوزه علمیه مروی و مدارس تابعه را برای من تبیین کردند و به نحوی مدیریت مدرسه مروی را به من امر کردند و بنده نیز اطاعت امر نمودم و تا ۱۰ سال مدیر حوزه علمیه مروی بودم و بنده از ایشان درخواست کردم تا مرا از بحث مدیریت حوزه معاف کند اما ایشان بنده را به عنوان قائم مقام تولیت منصوب کردند و در هفته ۳ روز صبح تا ظهر به امور مدرسه مروی رسیدگی می کردم.
?اهتمام به برپایی نماز جماعت در مسجد ابوذر
?امروز که با برخی از نمازگزان و اهالی محله ابوذر صحبت می کردم از اهتمام حضرتعالی در برپایی نماز جماعت و مراسمات می گفتند لطفا در این باره مطلبی دارید بفرماید
البته نمازگزاران در حق بنده محبت دارند اما بنده از روز اول انتصاب به عنوان امام جماعت مسجد ابوذر نسبت به برپایی نماز جماعت در مسجد اهتمام داشتم به گونه ای در هر نقطه از تهران بودم ، خودم را برای برگزاری نماز جماعت به مسجد می رساندم و گاها دوباره برای شرکت در جلسه نوبت عصر باز می گشتم و همواره نسبت به افزایش بصیرت سیاسی و بالابردن سطح معارف نمازگزاران و اهالی منطقه از سخنرانان و مسئولین و فضلای کشور دعوت به سخنرانی می کردم
?در پایان اگر مطلب و نکته ای هست بفرمایید
خیر از شما و همکارانتان تشکر می کنم و از خدای متعال درخواست دارم به لطف خودش این اعمال ناچیز را بنده قبول نماید.
والاسلام علیکم و رحمته الله و برکاته
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید