بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان سراسر کشور
بیانیّهی گام دوّم» یک ترسیم کلّی از گذشته و حال و آیندهی انقلاب بوده. خب چهل سال [از انقلاب] گذشته -یک ترسیم کلّی است بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّهالله فی الارضین. […]
بیانیّهی گام دوّم» یک ترسیم کلّی از گذشته و حال و آیندهی انقلاب بوده. خب چهل سال [از انقلاب] گذشته -یک ترسیم کلّی است
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّهالله فی الارضین.
قبل از اینکه وارد صحبت بشوم، در این مطالبی که دوستان گفتند -که البتّه عمدهی آنچه را به نظر میرسید من یادداشت کردم- دو سه نکته اینجا ذکر شد؛ یکی اینکه یکی از دوستان -ناطقین محترم- سؤال کردند که «اشکالاتی که ما امروز در جامعه مشاهده میکنیم -همین کمبودها و همین اشکالاتی که شماها بعضیاش را گفتید- به ساختار برمیگردد یا به کارگزاران؟» ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است، یعنی اشکالی ندارد؛ البتّه ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند، نواقصشان، خلأهایشان برطرف میشود؛ این [یک] امر طبیعی است. فرض بفرمایید که یک روزی ما مجمع تشخیص نداشتیم، این یک کمبودی بود، یک خلأیی بود، امروز مجمع را داریم؛ و از این قبیل پیشرفتها که در همهی نظامهای دنیا هم همین جور است. همین چند سال قبل من میخواندم که فرض بفرمایید در یک نظام حکومتیِ ریاستی مثل آمریکا که حالا دویستوخُردهای سال از تشکیل آن میگذرد، یک چیزهایی را دارند تأسیس میکنند، به وجود میآوردند، یا کم میکنند؛ یعنی نظام را [تکمیل میکنند]. بنابراین ساختار ایرادی ندارد، ساختار خوب است؛ البتّه ممکن است کم و زیادش کرد. [در مورد] آن موضوع نظام پارلمانی -که یکی از دوستان گفتند- بحث شده؛ اینها را ما در آن مجلسی که برای بازنگری قانون اساسی بود مفصّل بحث کردیم و به این نتیجهای که امروز هست رسیدیم؛ مشکلات نظام پارلمانی -برای ما لااقل- بیشتر از نظام ریاستی است. به هر حال، من مشکلی در ساختار نمیبینم. بله، ما کارگزارها اشکال داریم؛ در این شکّی نیست. کارگزارها کوتاهی دارند، سلایق گوناگون دارند، ناتوانیهایی دارند، کمبودهایی دارند، و نتیجه این میشود که گاهی در حرکت اشتباه میکنیم. اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادّی نیست؛ ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباهمان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد.
یک مطلبِ دیگر اینکه یکی از دوستان گفتند «جلوی خصوصیسازی گرفته بشود». البتّه خطاهای بزرگی در زمینهی خصوصیسازی انجام گرفته که این برادرمان هم به این خطاها اشاره کردند و بنده هم مکرّر تذکّراتی دادهام که بعضی جاها اصلاح شده، بعضی جاها جلوی یک کاری گرفته شده. اشکالاتی در کار خصوصیسازی هست منتها اصل خصوصیسازی، نیاز مبرم اقتصاد کشور ما است؛ این جزو همان مواردی است که ساختار را -که اوّل وجود نداشت- تکمیل میکند. ما از اصل مربوطه در قانون اساسی استفادهای کردیم، آن استفاده را اعلام کردیم، همهی صاحبنظرها از همه جهت تأیید کردند، گفتند چیز خوبی است و واقعاً هم چیز خوبی است، جلویش را نباید گرفت، منتها در عمل، مثل خیلی از کارهای دیگر اشکالاتی وجود دارد و خطاهایی انجام گرفته، بیتوجّهیهایی شده؛ شاید در این زمینه لغزشهایی صورت گرفته، باید جلوی لغزشها را گرفت. آنچه وظیفهی ما است، این است که جلوی لغزشها را بگیریم.
یک مطلب دیگر [اینکه] به این حقیر نسبت دادهاند مقابلهی با جوانهای انقلابی را؛ این را شما باور نکنید. من با جوانهای انقلابی هیچ وقت مقابله نمیکنم. بخصوص جریان جوان انقلابی را بنده همیشه تأیید کردهام، باز هم تأیید میکنم؛ البتّه معنایش این نیست که فرض کنید اگر یک تعدادی از جوانهای انقلابی، یک وقتی یک عمل خلافی انجام دادند، یک عمل غلطی انجام دادند، آن را هم ما تأیید کنیم؛ نه. بنده هم یک روزی در این کشور جوان انقلابی بودهام، عمری را در این زمینه گذراندهام؛ من به خودم نگاه میکنم میبینم چقدر در کار من خطا وجود داشته؛ خب جوان انقلابی هم ممکن است یک جا خطا کند؛ آن خطا را من تأیید نمیکنم امّا جوان انقلابی را من حتماً تأیید میکنم. اگر چنانچه چیزی در این زمینه نقل بشود، حتماً قبول نکنید و باور نکنید.
یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامهای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفهی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود. [البتّه]خود این، یک مقولهای است که وظیفهی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیدهی ما این است که در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه. بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیسجمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفتهایم و موارد زیادی را به آنها تذکّر دادهایم.
بعضی از دوستان انتقادهایی کردند که خب خوب است، بسیاری از انتقادها هم بهجا است، منتها لحن انتقاد را خیلی تند نکنید، یعنی دو چیز را توجّه داشته باشید: یکی اینکه در انتقادها سعی کنید که نقطهضعف به طرف مقابلتان ندهید؛ یعنی جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مرجع قضائی محکوم کنند؛ این را توجّه داشته [باشید]؛ من شاید یک بار، یا دو بار دیگر در جمع جوانها این را تذکّر دادهام؛ توجّه داشته باشید جوری حرف نزنید که مورد استفادهی طرف مقابل قرار بگیرد برای محکوم کردن قضائی شما؛ این یک.
دوّم اینکه از افراط و تفریط در بیان بپرهیزید. شما ملاحظه کنید در قرآن وقتی دربارهی مثلاً فرض کنید کفّار و مخالفین پیغمبر یک مطلبی را بیان میکند، بعد میگوید: وَلٰکِنَّ اَکثَرَهُم یَجهَلون؛(۲) نمیگوید «و لٰکنّهم یجهلون»، میگوید: اَکثَرَهُم یَجهَلون، یعنی یک عدّهای هم در بینشان هستند که محکوم به این حکم نیستند. این جور نباشد که شما به طور قاطع یک مجموعه را نفی کنید یا اِشکالی بر آنها وارد کنید؛ در حالی که ممکن است بعضی از اینها مشمول این اِشکال شماها نباشند. اینها تذکّراتی است که [مهم است]. شماها هم بچّههای من هستید، یعنی واقعاً مثل فرزندان من هستید؛ دلم میخواهد که کارتان و همین جهتی که دارید حرکت میکنید، یک جهت درستی باشد.
امّا مطلبی که من یادداشت کردهام به شما بگویم. (نمیدانم چقدر هم وقت خواهد بود.(۳) حالا من یک مقداری صحبت کنم.)
اوّلاً آنچه یادداشت کردهام در اوّل مطلب به شما بگویم، استفاده از فرصت ماه رمضان با در اختیار داشتن امتیاز جوانی است. عزیزان من! ماه رمضان فرصت خیلی خوبی است برای شستوشوی دل و جان، برای تقویت رابطهی با خدا؛ و به این تقویت رابطه شما احتیاج دارید؛ همهی ما احتیاج داریم. ماه رمضان فرصت بسیار خوبی است. اُنس با قرآن، اُنس با نماز، اُنس با دعا، همین روزهای که میگیرید، نعمتهای خدا است برای شما. موادّ این مهمانی الهی، که در روایات وارد شده [به عنوان] «ضیافت الهی»، همینها است؛ یعنی روزه یکی از آن مائدههای آسمانیای است که خدای متعال در این مهمانی، در این ضیافت به شما میدهد؛ دعا یکی دیگر از این مائدهها است؛ نماز همین جور، و این برای شما که جوانید، ده برابرِ امثال بنده که در سنین پیری و آخر خط هستیم، توانایی دارد، قدرت تأثیر دارد؛ این جوری است این را قدر بدانید. این فرصت جوانی که در اختیار شما است، این تجدیدناپذیر است؛ از این فرصت استفاده کنید برای اینکه اُنس با خدا را، اُنس با نماز را، اُنس با قرآن را برای خودتان به صورت عادت دربیاورید؛ عادتهای پسندیده و نیکو؛ و آن وقت تا آخر عمر با شما همراه خواهد بود. اگر حالا [این کار را] نکردید، در سنین بالا، یا ممکن نخواهد شد برای بعضیها، [یا] برای بعضیها هم مشکل خواهد بود؛ ممکن است امّا مشکل است؛ امّا الان اگر چنانچه شما اقدام کردید، نه، این برای شما به صورت یک ملکهی نفسانی باقی خواهد ماند و ذخیرهی جوانی شما است. بنابراین این روزها را، این روزهها را، این عبادتها را، این نمازها را مغتنم بشمرید؛ ارتباطتان با خدای متعال را تقویت کنید و این را بعد از ماه رمضان انشاءالله استمرار ببخشید. این نصیحت اوّل ما.
در این یکی دو سالِ گذشته -طبق گزارشهایی که به من میرسد- تشکّلهای دانشجویی و مجموعههای دانشجویی کارهای خوبی انجام دادهاند در زمینهی مسائل گوناگون؛ چه مسائل کشوری، چه مسائل بینالمللی؛ فرض بفرمایید آنچه اینجا این برادرمان راجع به خصوصیسازی گفتند که بچّههای دانشجو در زمینهی خصوصیسازی وارد کار شدند که در همین مسئلهی نیشکرِ هفتتپّه و ماشینسازیِ تبریز، دانشجوها رفتند و یک مشکلی را واقعاً حل کردند؛ یعنی نه پول دارند، نه قدرت قانونی دارند امّا در عین حال حضورشان میتواند یک کار بزرگ را، یک مشکل بزرگ را حل کند. مثلاً از جملهی موارد این است: در حمایت از کارگران؛ یا در مطالبات از دستگاهها، که این مطالبات اثر هم داشته؛ یعنی اینکه مجموعهی دانشجویی از قوّهی قضائیّه یا قوّهی مقنّنه یا مجمع تشخیص یک چیزی را مطالبه بکند، تأثیرگذار است؛ این اثر داشته و این کاری بوده که شما کردهاید و بسیار خوب است. این مال همین یکی دو سال اخیر است که این تحرّکات را انسان در مجموعههای دانشجویی مشاهده میکند.
ببینید، «بیانیّهی گام دوّم» یک ترسیم کلّی از گذشته و حال و آیندهی انقلاب بوده. خب چهل سال [از انقلاب] گذشته -یک ترسیم کلّی است، وارد جزئیّات نشدیم- یک تصویرسازی کلّی شده راجع به مسائل اصلی انقلاب. چهار نقطهی بهاصطلاح اصلی در این بیانیّه مورد تأکید بوده:
این چهار نقطهای است که ما اینجا خواستیم [بیان کنیم]. البتّه من عرض کردم به اجمال؛ در یک بیانیّه نمیشود خیلی این چیزها را تفصیل داد -یک کتاب یا دو کتاب باید نوشت- لکن جا برای تفصیل و فکر و مطالعه و تعمیق این حرفها وجود دارد.
خب، ما به یک حرکت عمومی به سمت آن چشمانداز نیاز داریم؛ باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد؛ البتّه این حرکت وجود دارد منتها بایستی انضباط پیدا کند، سرعت پیدا کند و پیشرفتش به سمت آن چشمانداز محسوس باشد. این حرکت طبعاً با محوریّت جوان متعهّد است؛ جوانهای متعهّد، محور این حرکتند. جوان هم که میگویم، لزوماً مراد من جوان بیستودوساله و بیستوپنجساله نیست؛ البتّه از جوانهای بیستودوساله و بیستوپنجساله خیلی کار برمیآید؛ واقعاً این جوری است که این خواهر عزیزمان گفت، که بیستسالهها را با شصتسالهها مقایسه کرد که شماها هم همه برایش کف زدید؛ بنده بیستساله و بیستوپنجساله را [هم میگویم]؛ منتها وقتی من میگویم جوان، منظورم صرفاً جوان دههی بیستی نیست؛ نه، سیساله، سیوپنجساله، چهلساله، اینها هم جوانند، یعنی اینها هم میتوانند در همین عرصه نقشآفرینی کنند، میتوانند کار کنند؛ اینها هستند که اگر متعهّد باشند میتوانند در نظام مدیریّت کشور یک تحوّل عظیمی را به وجود بیاورند.
ببینید، درست توجّه کنید! یک حرکتِ عمومیِ معقول و منضبط -منضبط! وقتی میگوییم منضبط، یعنی حرکت، غوغاسالارانه و بَلبشویی و مانند اینها نباشد؛ گاهی حرکتهای عمومی با بلبشو و غوغاسالاری و مانند اینها همراه است؛ آنها ارزشی ندارد- و صحیح و منتظم و عقلائی اگر بخواهد انجام بگیرد، به چند چیز نیاز دارد:
نتیجهی اینها چه میشود؟ اینجا من این جور یادداشت کردهام که سرانجام [اینها]، کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهی مدیریّت کشور [است]، که یکی از دوستان گِله میکردند که جوانها را به عرصهی مدیریّت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصهی مدیریّت میشوند؟ ورود در عرصهی مدیریّت برای نسل جوان از این راهها اتّفاق میافتد و طبعاً اگر نسل جوان وارد عرصهی مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملهی جوانهای متعهّد [شدند] -که من گفتم جوانهای متعهّد حزباللهی، یعنی واقعاً باید حزباللهی باشند؛ به معنای درست کلمهی حزباللهی- آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد. پس بنابراین این سؤال که جوان چگونه میتواند وارد میدان این حرکت عمومی بشود، به نظر من پاسخهای روشنی دارد که من یک مقداری از آنها را گفتم.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید